کینگ مووی

روزنامه نگاری داستان یک قاتل بی رحم را هنگامی که در مورد پوشش دولتی تحقیق می کند، فاش می کند.

سفر ونسا، زنی غمگین را دنبال می کند که به طور مرموزی خود را در حال حرکت بین فضاهای موازی می بیند.

پس از یک سرقت ناموفق، دو مرد به یک مرکز علمی دورافتاده متروکه پناه می‌برند و ناخواسته یک هیولا را بیدار می‌کنند و ...

داستان چگونگی غلبه باب مارلی، بر سختی‌ها و سفری در پس موسیقی انقلابی او...

داستان دختری سیزده ساله که وارد دنیای مسابقات کبوترپرانی می‌شود و همزمان باید با طلاق پدر و مادرش و خطر از دست دادن خانه‌شان دست و پنجه نرم کند.

جیمی از جدایی با دوست دخترش پشیمان است در حالی که ماریان نیاز به آرامش دارد. در جستجوی شروعی تازه، آن‌ها یک سفر جاده‌ای غیرمنتظره به تالاهاسی را آغاز می‌کنند، اما وقتی با گروهی از جنایتکاران برخورد می‌کنند، همه چیز به سرعت خراب می‌شود.

هنگامی که ماده بیگانه‌ای به نام هاوا باعث مرگ بسیاری از مردم می‌شود. مردی به نام مین گائه، متوجه می‌شود که این فقط آغاز یک ماجراست. او به تنهای دروازه زمان را باز می‌کند و به همراه تندر، دوست قدیمی‌اش، به زمان حال باز می‌گردد.

جیمی کیمل، کمدین و مجری مشهور آمریکایی، برای چهارمین بار به عنوان مجری مراسم اسکار انتخاب شد. این مراسم در تئاتر دالبی در اوویشن هالیوود برگزار شد.

در مورد یک شمشیرزن نابینا با مهارت‌های رزمی بالا به نام چنگ شیا زی است که به طور اتفاقی دختری کوچک به نام ژانگ شیائو یو را که تمام اعضای خانواده‌اش را از دست داده، نجات می‌دهد. حالا چنگ شیا زی تحت تاثیر اصرارهای دختر بچه، با اکراه او را در کنار خود نگه داشته و شروع به آموزش هنرهای رزمی به او می‌کند.

سال ها پیش، ژو که کت و شلوار پوشیده بود، به تنهایی وارد یک باند باند شد و برادرش بانوئو را نجات داد، اما در نهایت دستگیر و زندانی شد. چند سالی به جلو، ژو که از زندان آزاد می شود و با نام مستعار لی فی در شهر زندگی بی دغدغه ای دارد. با این حال، جریان های زیرزمینی در خیابان های آرام موج می زند و موج جدید...

یک نویسنده گوشه‌نشین که رمان‌های جاسوسی درباره یک مامور مخفی و یک سندیکای جاسوسی جهانی می‌نویسد، متوجه می‌شود که داستان کتاب جدیدی که در حال نوشتن آن است، به طور همزمان با اتفاقات دنیای واقعی مطابقت دارد...

خانواده ای که از یک دولت فاسد فراری هستند به خانه ای با گذشته ای شیطانی پناه می برند و ...